سید جمال الدین افغانی بیشتر از هر فردی درباره ضرورت وحدت و جلوگیری از اختلاف در جهان کار کرد و یکی از اهداف او تحقق وحدت اسلامی میان تمام مسلمین و جلوگیری از اختلافات نژادی ،قومی ،سیاسی و مذهبی که بعضاًتوسط دشمنان دامن زده می شد ،بود.سید جمال الدین با حضور خویش در مصر ،مرکز فکری اهل سنت با طرح فلسفه و کلام ،مخصوصآً کتاب شرح تجرید الاعتقاد و شارح آن فعلامه و فلسفه ابن سینا ،ملاصدرا و کتب فقهی ،شیعی و اسلامی ،مصری ها را به مبانی فکری ،فلسفی آشنا ساخت و این خود یکی از گامهای تقریب بود . چون رشد علمی با رایج شدن فلسفه و دید نقّادانه ،حق شنوانه و باز بودن باب اجتهاد ،زمینه باز نگری و استفاده از تمام اندیشه ها و گرایش های اسلامی فراهم می گردد.که با حضور محمد عبده و بعد حسن بنّا ،شلتوت و شخصیت های دیگری چون کاشف الغطاءفتقریب چنان که خواهیم گفت ،پایه گذاری گردید .اهداف و روش وحدت طلبان? سید قرار ذیل بود :

       1_وحدت طلبی سید جمال صرفاًجنبه نظری و شعاری نداشت چنانکه مبارزات او نیز یک جهاد کامل و همه جانبه فکری سیاسی بود ،نه یک بعدی ،مقطعی و احساساتی و این خود نیاز به یک آمادگی و تلاش همه جانبه دارد.

     استاد مطهری در باره وحدت طلبی سید و اندیشه مبارزاتی او چنین می نویسد :«ظاهراًندای اتحاد اسلام را در برابر غرب اولین بار سید جمال بلند کرده .منظور از اتحاد اسلام ،اتحاد مذهبی که امر غیر عملی است نبود.منظور اتحاد جبهه ای و سیاسی بود یعنی تشکیل صف واحد در مقابل دشمن غارتگر»(1)

      2_وحدتی که سید جمال مطرح می کرد در مسیر حاکمیت قران و استراتژی تغییر و دگر گونی همه جانبه فکری و اجتماعی بود.(وحدت طلبی سیاسی و جبهه ای او ،بعضا ًجنبه تاکتیکی داشت مثل وحدتی که در شعار بعضی از سران رؤسای کشورهی اسلامی ....دیده می شود و چنان که سید روسیه و فرانسه را نیز علیه دشمن عمده مسلمین (انگلیس)تشویق می کرد و این خود حکایت از قدرت تشخیص سیاسی و دور اندیشی او داشته و یک نقطه مثبت به حساب می آید .چنان که عضویت سید در سازمان فراماسونری برخواسته از روش های تاکتیکی وی می باشد که در جای دیگر به آن اشاره شده است ». (2)

    3_وحدتی که سید مطرح می ساخت مخالف هر نوع التقاط ،ملی گرایی و یا تعصب های خشک و غیر اسلامی بود .

    4_ سید جمال الدین وحدت گرایی اسلامی را در زندگی خود تطبیق کرده و عملاًسمبول و مظهر وحدت مسلمین شده بود چون او دردون و از درون به توحید و فنای فی الله (توحید  عبادی و افعالی )رسیده و شرک،ریا،و چند گانگی در فکر ،رفتار و گفتارش پدیدار نمی گشت ،ایمان او ایمان راستین و اخلاقش ،اخلاق مجاهدین و دعوتگران قرآنی بود ،او چون نخی می ماند که به تعبیر امام علی (ع):دانه ها را به رشته و نظام می آورد نه چون قیچی که جامعه و جریان ها را قطع و پاره پاره کند «و مثال القیم بالامر مثال النظام من الخرز». (3)

      او طوری بود که هر جا می رفت او و مردم با هم احساس بیگانگی نمی کردند.

او مسلمانان هر سرزمین را از خود می دانست و بر اساس تقوا ،عدالت ،معرفت و کرامتی که این وارث و فرزند پیامبر داشت ،معارفه و بلکه معاشقه میان او و تمام مسلمین در تمام کشورها بوجود آمده بود . یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ (حجرات13)

      سید به همه مسلمانان به عنوان برادر نگریسته و درد مردم و کشورها را درد مشترک همه در سرزمین های اسلامی می شناخت . او احساس فداکاری و تلاش را که برای یک مسلمان آسیای میانه داشت برای مسلمان آسیای (صغیر)ترکیه و جاهای دیگر می کشید .

      او علاقه خویش را به مردم و سرزمین های مسلمین در کتاب عروة الوثقی و جاهای دیگر بیان می کند.(4)

     1 - بررسی اجمالی نهضت های اسلامی :ص 27

2- مراجعه شود به مجله اخوت شماره 1.

3- نهج البلاغه .

4– عروةالوثقی ،للسید جمالدین الافغانی ،با مقدمه ای از محمد عبده ، چاپ بیروت .مراجعه شود به مقاله :« همراه با بنیانگذاران تقریب»شماره 1 .




برچسب ها : 8ربیع الثانی (ولادت امام حسن عسکری